همونطوری که تند تند جواب سوالا رو چک میکنم , اهنگ bad liar  رو همخونی میکنم و لیوان نسکافه مو میکشم سمت خودم و متوجه میشم سرد شده اما بی توجه بهش سر میکشم تلخی که ته گلوم جمع میشه رو دوست دارم , همزمان که دارم لعنت میفرستم به خودم بخاطر بی دقتی هام تو حل تست, فکرم میره سمت اینکه چند وقته نیاز دارم با روانشناسم حرف بزنم , راجب تصمیماتی که گرفتم و کارایی که قراره انجام بدم ونگاهی میندازم به لیست رو به روم تقریبا نصفش خط خورده .

چون دارم روی قسمت های مهم نکته ها هایلایت میکشم با دست چپم خودکار رو ورمیدارم و زیر لیستم اضافه میکنم :صحبت با روانشناس

البته انقدر کجکی و ناخوانا نوشته میشه که باید بعدا کلی انرژی صرف رمز گشاییش کنم چون دست چپ نیستم !!!

دوباره مشغول هایلایت کشیدن و مرور نکته ها میشم که دریهو باز میشه و دستم رو میکشم عقب و نتیجه اش میشه یه جزوه ای که عمودی هایلایت شد نه افقی وته مونده نسکافه ای که پاشیده وسط صفحهچشم غره ام نصیب برادرم میشه که هنوز عادت نداره وقتی میخواد بیاد تو اتاق در بزنه .میبینه اعصابم خورده پس در میره و عملا نمی فهمم چیکارم داشته

5 دقیقه میگذره اما بازم اعصابم سر جاش نمیاد .به جزوم نگاه میکنم دلم میخاد سرمو بکوبم به میز

اهنگ هامو بالا پایین میکنم میرسم به یکی ازآهنگایcardi B و به این فکر میکنم که میتونه اعصابمو اروم کنه یا نه .

اهنگو که پخش  میکنم مودم عوض میشه لبخند میزنم به خودم و به این فکر میکنم که روانشناسم بهم گفته بود که هوش موسیقیایی بالایی دارم و از بین 8 تا هوشم بولد تر و قوی تره

با خودم میگم نهایتا آقای میم با دیدن جزوه ام یکی از اون نگاهاش بهم میندازه و سعی میکنه سطح شگی و بی سلیقگی منو بسنجه و سری برام ت بده .

اما من به جای فکر کردن به ری اکشن آقای میم,  با ضربه زدن به لبه میز و ت دادن پاهام ریتم آهنگو حفظ میکنم

I believe in music power پ ن :

پ ن 2 :دیگه مغزم نمیکشید بگردم دنبال تاپیک مناسب به بزرگی خودتون ببخشید heart

پ ن 3 :روزتون بخیر heart

پ ن 4 :bad liar رو گذاشتم اگه میل دارید بشنویدش :)

 


 


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها