آذر قشنگ و دلبر هم داره رخت میبنده که بره .

رفتنش شبیه مهمونی های خداحافظی میمونه .برای خیلی ها دلگیر و خیلی های دیگه خوشاینده .

از اونجایی که خودم عاشق پاییز و زمستونم دلم نمیخواد به سرعت بگذره

فلسفه این یک دقیقه بیشتر اصلا پیچیده نیست این ماییم که از معما خوشمون میاد .

ساعت های دیگه عمرمون مثل برق و باد میگذره و برای خیلی هامون اهمیت چندانی نداره .رد شدن ساعتای زندگی مون مثل عدد انداختن روی کنتور میمونه همونقدر سریع وپر هزینه

اما توی آخرین شب آذر و اون یه دقیقه بیشتر .عشق و محبتمون رو تقسیم میکنیم برای هم حافظ میخونیم و از لابه لای مشتامون برا هم تخمه رد و بدل میکنیم

بهم دیگه لبخند میزنیم و جک تعریف میکنیم .

به شیرین کاری بچه ها میخندیم وقاشق قاشق انار دون شده وارد دهنمون میکنیم و مسابقه میزاریم که کی زودتر کاسه انارشو خالی میکنه .

تفسیر هامون از شعرای حافظ رو برا هم میگیم و بحث میشه سر اینکه کی بهتر شعرا رو میفهمه .

اما روز بعدش .

هر کی میره سراغ کار خودش و خاطرات شب گذشته و عکسای دسته جمعیش میرن یه گوشه ی پی سی یا موبایلت .و شاید تا یلدای سال بعد هم دیگه اینطور جمع نشیم که ببینیم کی بهتر از همه شعر میخونه یا کی بالاخره برنده المپیاد بازی های ساده و شادمون میشه

یلدا بهونه اس

بهونه برای عشق ورزیدن

بهونه برای کنار هم قرار گرفتن

بهونه برای حرف زدن

بهونه برای خندیدن

و این یک دقیقه اضافه

با ما چیکار میکنه ..

 

پ ن : امیدوارم یلدای امسال کنار عزیزاتون باشید و بهتون خوش بگذره .

 

از سری عکسایی که خودم گرفتم :)


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها